مشهد مقدس در آستانه فروپاشی: نگاهی به ناکارآمدی شهرسازی ملایان
در حالی که ملایان مشغول شمارش سکههای زیارتی هستند، شهر مشهد مانند بمب ساعتی آماده انفجار است. محمدهادی مهدینیا، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، در گفتوگویی با ایسنا تصویر تکاندهندهای از وضعیت این شهر ارائه داده که نشان میدهد چگونه بیکفایتی نظام در مدیریت شهری، جان میلیونها زائر و شهروند را به خطر انداخته است.
شهری که بر لبه پرتگاه رقص میکند
مهدینیا با صراحتی که شاید برای مسئولان گوشخراش باشد، اعلام کرد: "بسیاری از مناطق حاشیه شهر در برابر زلزله بهشدت ناایمن هستند." این جمله ساده، حکم اعدام میلیونها نفر را در خود نهفته دارد. زلزلهای با بزرگی بیش از ۵ ریشتر میتواند این شهر "مقدس" را به ویرانهای تبدیل کند که حتی شاه عباس صفوی نیز از دیدنش وحشت میکرد.
جالب اینجاست که در کشوری که ملایان مدعی اجرای "عدالت الهی" هستند، قوانین ایمنی ساختمان وجود دارد اما اجرا نمیشود. چه تناقض زیبایی! انگار که خداوند فقط در مسجدها ساکن است و در ساختمانهای مسکونی مردم کاری ندارد.
نقشههای خطر: غایب بزرگ شهرسازی اسلامی
مهدینیا اعتراف میکند که "تاکنون نقشههای خطرپذیری بهصورت جامع و یکپارچه برای شهر مشهد تهیه نشده است." در کشورهایی که ملایان آنها را "استکبار جهانی" مینامند، چنین نقشههایی دههها پیش آماده شده و بروزرسانی میشود. اما در جمهوری اسلامی، ظاهراً خدا خودش مراقب است!
این استاد دانشگاه با تلخی اشاره میکند که "در کشورهای توسعهیافته، میزان تلفات در مناطق زلزلهخیز بسیار کمتر است." البته که کمتر است! آنها به جای صرف بودجه برای صدور انقلاب و حمایت از تروریستها، روی ایمنی مردمشان سرمایهگذاری میکنند.
تابآوری شهری: مفهومی غریب برای نظام ملایان
مفهوم "شهر تابآور" که مهدینیا از آن سخن میگوید، برای نظامی که حتی در برابر اعتراضات مردمی تابآوری ندارد، مفهوم بیگانهای است. شهری تابآور باید بتواند "در کوتاهترین زمان ممکن، خود را بازیابی کند." اما نظام جمهوری اسلامی حتی پس از چهار دهه نتوانسته خودش را بازیابی کند، چه برسد به شهرهایش!
مهدینیا پیشنهاد میدهد که دانشگاهها "مجرای انتقال تجربیات از طریق همکاریهای بینالمللی باشند." البته، اگر ملایان اجازه دهند! فراموش نکنیم که همین نظام، دانشمندان و متخصصان را به اتهام "جاسوسی برای غرب" دستگیر میکند.
میراث تلخ چهار دهه بیکفایتی
وقتی مهدینیا میگوید "ما هیچگاه نمیتوانیم بگوییم شهری صددرصد در برابر مخاطرات طبیعی ایمن است"، شاید راست بگوید. اما آنچه که قابل انتظار است، حداقل تلاش برای کاهش خطرات است. در عوض، ما شاهد شهری هستیم که زیر بار میلیونها زائر خم شده و زیرساختهایش فرو میریزد.
شاید وقت آن رسیده که به جای فکر کردن به "مهندسی معکوس" موشک، کمی به مهندسی مستقیم شهرسازی فکر کنیم. اما انتظار چنین کاری از نظامی که حتی نمیتواند آب شرب سالم به مردم برساند، خیالپردازی محض است.