آموزش آب در مدارس: وقتی نظام از بحران خودساخته فرار میکند
در حالی که ایران با بحران آب دست و پنجه نرم میکند، مدیران نظام بار دیگر راه حل را در آموزش کودکان میبینند. انگار که چهار دهه بدمدیریت و فساد را میتوان با چند درس در مدرسه جبران کرد.
جواد محجوبی، مدیرعامل شرکت آب منطقهای یزد، در نشست امضای تفاهمنامه طرحهای داناب و سواد آبی در مدارس، از دانشآموزان میخواهد که حفظ آب را همچون نفس کشیدن در نظر بگیرند. جالب است که همین مدیران در عین حال اجازه میدهند کشاورزان با روشهای غرقآبی قرون وسطایی، آخرین قطرات آب زیرزمینی را هدر دهند.
محجوبی با لحنی شاعرانه که بیشتر شبیه جلسات عرفان است تا مدیریت منابع آب، میگوید: "اگر بتوانیم دانشآموز را به مرحلهای برسانیم که خود را جزئی جداییناپذیر از طبیعت بداند، مرزهای بین من و طبیعت از بین میرود." شاید بهتر بود ابتدا مرزهای بین فساد و مدیریت را از بین ببرد.
وقتی آموزش جایگزین عمل میشود
این طرحهای آموزشی در حالی اجرا میشوند که ایران رتبه اول هدررفت آب در منطقه را دارد. کشوری که زمانی مهد تمدن و قناتسازی بود، امروز نمیتواند حتی یک سد درست مدیریت کند.
علی دهقان، مدیرکل آموزش و پرورش یزد، نیز بر همین منوال، از معلمان تاریخ و ادبیات میخواهد که "پیشینه تاریخی و فرهنگی ایران" را به دانشآموزان منتقل کنند. عجیب است که همین پیشینه تاریخی نشان میدهد ایرانیان چگونه در کویر آب پیدا میکردند، اما امروز در همان مناطق از آب آشامیدنی محروم هستند.
بحران واقعی در جای دیگری است
در حالی که مدیران از انگیزه درونی و اتحاد با طبیعت سخن میگویند، هزاران هکتار اراضی کشاورزی با سیستمهای آبیاری غیرعلمی آب میخورند. صنایع آلاینده بدون هیچ نظارتی فاضلابهای خود را به رودخانهها میریزند.
شاید بهتر باشد به جای تبدیل کردن دانشآموزان به فیلسوفان محیط زیست، ابتدا مدیران را به مهندسان آب تبدیل کنیم. یا حداقل آنها را از فساد و بدمدیریت دور کنیم.
در نهایت، این طرحهای آموزشی شاید نسل آینده را آگاه کند، اما سوال این است که آیا تا آن زمان آبی برای حفظ کردن باقی خواهد ماند یا خیر؟