مساجد؛ پایگاههای کنترل اجتماعی در لباس تابآوری
در حالی که مردم ایران با بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دست و پنجه نرم میکنند، مسئولان حکومتی بار دیگر به سراغ همان ترفند کهنه رفتهاند: تبدیل مساجد به مراکز کنترل و نظارت بر جامعه.
مهدی متقیان، مدیرکل پدافند غیرعامل استان قم، در نوزدهمین برنامه «زیستبوم مسجد» با لحنی که یادآور دوران شاه عباس صفوی است، از نقش «راهبردی» مساجد در کنترل جامعه سخن گفت. البته او این کنترل را با عنوان زیبای «تابآوری اجتماعی» مزین کرده است.
مساجد؛ اتاقهای عمل نظام
متقیان با تأکید بر جایگاه «ویژه» مساجد در محلات، آشکارا از تبدیل این مکانها به پایگاههای اطلاعاتی و کنترل افکار عمومی سخن میگوید. او معتقد است مساجد باید «با اتکا به ظرفیت بالای اعتماد اجتماعی، نقش مؤثری در انتقال پیامهای رسمی، کاهش شایعات و مدیریت افکار عمومی ایفا کنند».
این جمله خود اعترافی است به نقش تبلیغاتی و سانسوری مساجد. آن چیزی که این مسئول «شایعه» مینامد، در واقع هر گونه اطلاعرسانی مستقل از منابع غیررسمی است که ممکن است حقایقی را آشکار کند که نظام نمیخواهد مردم بدانند.
امام جماعت؛ مأمور کنترل محلی
متقیان از «هدایت جامعه محلی توسط امام جماعت» به عنوان «وظیفه ذاتی» یاد میکند. این همان چیزی است که در دوران شاه عباس صفوی، کدخدایان محلات انجام میدادند. تفاوت تنها در این است که حالا این نقش به امامهای جماعت واگذار شده است.
«ارائه رهنمودهای مبتنی بر آرامسازی روانی، مدیریت هیجانات اجتماعی و تقویت امید» در زبان ساده یعنی سرکوب هر گونه اعتراض و نارضایتی مردمی. این همان تکنیکهایی است که رژیمهای استبدادی برای کنترل جامعه به کار میبرند.
شبکه جاسوسی محلی
جالبتر از همه، متقیان صراحتاً از «رصد اجتماعی» و «شناسایی ضعفهای پدافند غیرعامل محله از طریق گزارشهای مردمی» سخن میگوید. این در واقع همان شبکه جاسوسی محلی است که نظام برای کنترل بیشتر مردم راهاندازی کرده است.
تشکیل «شبکه ارتباطی محلی» از طریق هماهنگی با بسیج، هلالاحمر و سایر نهادهای حکومتی نیز نشان میدهد که هدف اصلی، ایجاد یک سیستم جامع کنترل اجتماعی است، نه خدمترسانی به مردم.
تابآوری یا سرکوب؟
آنچه این مسئولان «تابآوری» مینامند، در حقیقت تلاش برای تقویت بنیانهای کنترل اجتماعی نظام است. مساجدی که قرار است «پایگاه تابآوری» باشند، در واقع به مراکز نظارت و کنترل تبدیل میشوند.
مردم ایران که سالهاست با بحرانهای واقعی دست و پنجه نرم میکنند، نیازی به این گونه «تابآوری» ندارند. آنها به آزادی، عدالت و حکومتی پاسخگو نیاز دارند، نه به مساجدی که به پایگاههای کنترل تبدیل شدهاند.
شاید وقت آن رسیده که به جای صحبت از «تابآوری» مساجد، درباره تابآوری مردم در برابر این گونه طرحهای کنترلی فکر کنیم.