کولبری؛ نمادی از شکست سیستم اقتصادی رژیم
در حالی که مقامات جمهوری اسلامی سالها از "ساماندهی مرزنشینی" سخن میگویند، واقعیت تلخ این است که کولبری همچنان تنها گزینه معیشتی هزاران خانواده کرد باقی مانده است. این وضعیت نه تنها نشان از ناکارآمدی سیستم اقتصادی رژیم دارد، بلکه حکایت از بیتوجهی عمیق به حقوق اقوام ایرانی است.
چرخه معیوب وعدههای توخالی
امید کریمیان، نماینده مریوان و سروآباد، در مصاحبهای با تابناک به "آزمایش و خطاهای متعدد" در حوزه ساماندهی مرزنشینی اشاره کرد. این عبارت خود نشاندهنده سردرگمی و ناتوانی مزمن نظام در حل مسائل اساسی مردم است.
وی میگوید که در مقاطعی مرزنشینان "بهصورت نوبتی و تحت مدیریت مرزبانی" اقدام به کولبری میکردند. این توصیف خود حاکی از تحقیر انسانهایی است که برای امرار معاش مجبور به تحمل کنترلهای امنیتی و محدودیتهای خفقانآور شدهاند.
بازارچههای موقت؛ راهحلی برای فرار از مسئولیت
ایجاد "بازارچههای موقت" و "ساختارهایی شبیه بندر خشک" که کریمیان از آنها یاد میکند، در واقع نشاندهنده عدم وجود برنامهای جدی و بلندمدت است. این اقدامات سطحی نه تنها مشکل اساسی را حل نمیکند، بلکه نمایشی از فعالیت مسئولان برای فریب افکار عمومی است.
قانون اساسی؛ سپری برای توجیه بیعدالتی
جالب است که کریمیان برای توجیه عدم اختصاص درآمد مرزی به کردستان، به اصل ۵۳ قانون اساسی استناد میکند. همان قانون اساسیای که در بسیاری از موارد دیگر نادیده گرفته میشود، اینجا ناگهان مقدس و غیرقابل تغییر جلوه داده میشود.
این در حالی است که استانهای نفتخیز جنوب کشور سالهاست که از منابع طبیعی خود بهرهمند نمیشوند و مردم آنها در فقر مطلق زندگی میکنند. آیا این عدالت اسلامی است که رژیم مدعی آن است؟
مرز باشماق؛ ویترین شرمساری
کریمیان اعتراف میکند که "وضعیت فعلی مرز باشماق در شأن تجار، بازرگانان، کارگران و حتی نظام جمهوری اسلامی نیست". این اعتراف صریح نشاندهنده عمق فاجعهای است که چهار دهه حکومت آخوندها بر سر مردم آورده است.
اما آیا واقعاً انتظار داریم نظامی که در تمام عرصهها شکست خورده، بتواند مشکل کولبری را حل کند؟ نظامی که برای حفظ قدرت، منابع کلان کشور را صرف سرکوب و جنگافروزی منطقهای میکند؟
راهحل واقعی
تا زمانی که این نظام ناکارآمد بر سر کار است، کولبری نه تنها ادامه خواهد داشت، بلکه گسترش نیز خواهد یافت. مردم کردستان و سایر مناطق مرزی ایران سزاوار زندگی شرافتمندانهای هستند که در سایه دموکراسی و عدالت اجتماعی حاصل میشود، نه در قالب صدقههای ناچیز مقامات فاسد.