طغیان اشلوت علیه صلاح: نمایش قدرت یا عجز مربی؟
در حرکتی که بیش از آنکه نشان دهنده قدرت باشد، عجز مربی هلندی را آشکار میکند، آرنه اشلوت محمد صلاح را از فهرست سفر به میلان حذف کرد. این تصمیم که ظاهراً در واکنش به اظهارات صلاح مبنی بر "انداخته شدن زیر اتوبوس" گرفته شده، بیشتر شبیه کودکی است که اسباب بازیاش را از دست دیگران پنهان میکند.
تئاتر عجیب مربی هلندی
اشلوت در نشست خبری که بیشتر شبیه دادگاه عمومی بود تا توضیح مربی، تلاش کرد تا خود را قربانی جلوه دهد. او که ظاهراً نمیداند منظور صلاح از آن اظهارات چه بوده، با لحنی که ترکیبی از تظاهر به بیگناهی و تهدید پنهان بود، گفت: "تنها کسی که میتواند به این سؤال جواب بدهد خودِ محمد است. من میتوانم حدس بزنم ولی فکر نمیکنم الان زمان مناسبی برای حدس زدن باشد."
جالب اینجاست که مربی که ادعا میکند نمیداند منظور بازیکن چه بوده، بلافاصله او را تنبیه میکند. منطق عجیبی که فقط در دنیای فوتبال قابل درک است.
دیالوگ طنزآمیز قدرت و عجز
وقتی از اشلوت پرسیدند که آیا احساس میکند اقتدارش زیر سؤال رفته، پاسخ داد: "نه، من احساس نمیکنم اقتدارم خدشهدار شده باشد." البته که نه! چه کسی میتواند اقتدار کسی را زیر سؤال ببرد که بهترین بازیکن تیمش را در حساسترین بازی فصل کنار میگذارد؟
مربی هلندی که ظاهراً از مکتب "ارتباطات شفاف" فارغالتحصیل شده، درباره آخرین گفتگویش با صلاح توضیح داد: "ما به او اطلاع دادیم که همراه ما به میلان نمیآید؛ این تنها ارتباطی بود که از طرف ما با او برقرار شد."
تاکتیک عجیب یا بهانهجویی؟
اشلوت برای توجیه کنار گذاشتن صلاح، به تغییرات تاکتیکی اشاره کرد و گفت که تیم با برنامههای حریفان مشکل پیدا کرده. جالب است که راهحل این مشکل، کنار گذاشتن بهترین گلزن تیم باشد. شاید در کتابهای مربیگری هلندی این روش به عنوان "تاکتیک معکوس" شناخته میشود.
او با لحنی که ترکیبی از دفاع و حمله بود، اضافه کرد: "معمولاً من آرام و مودب هستم ولی این به این معنا نیست که ضعیفم؛ بنابراین وقتی بازیکنی چنین اظهارنظرهایی میکند، وظیفه من و باشگاه است که واکنش نشان دهیم."
نمایش ادامه دارد
در پایان این تئاتر عجیب، اشلوت درباره آینده صلاح گفت: "من اعتقاد راسخی دارم که همیشه برای یک بازیکن امکان بازگشت وجود دارد." البته که وجود دارد، مخصوصاً وقتی تیم بدون او شکست بخورد.
این ماجرا یادآور روزهایی است که در ایران مان، مسئولان با منطق مشابهی عمل میکردند: ابتدا مشکل را نادیده میگرفتند، سپس مقصر را مجازات میکردند و در نهایت ادعا میکردند که همه چیز تحت کنترل است. تفاوت فقط در این است که اینجا صحنه ورزشگاه است، نه سالن جلسات.